قراره 7 ساله با دوستان دبیرستان--
سلام نبات مامانی قربون چشمای مثل تیلت برم ملوسکم..اومدم تا از یه قول و قراره 7 ساله ی دوران دبیرستانم با دوستام برات بگم..
سال آخر دبیرستان بودیم که قرار گذاشتیم 15 مرداد ماه 1392 تمام همکلاسی هامون و دبیر عربی ساعت 1 بعد از ظهر بیان پارک ساعی نهار ..و همدیگرو ببینیم و به یاد 7 سال پیشمون..هر کی بچه داشته باشه یا ازدواج کرده باشه یا مجرد باشه و یادش باشه بیاد..با یه شاخه گل...........ولی منو خاله شقایق که دوست صمیمی منه..و با هم رفت و آمد داریم و باباها با هم دوستن و تو و ارشان جوجو هم با هم دوستید ..نتونستیم که بریم..خیلی هم ناراحت بودیم..برای 2 تامون هم مقدور نبود بریم..مشکل کوچولو داشتیم و نشد که بریم..شاید قسمت بوده که نریم..ما 2 تا از همه بیشتر تب و تاب رفتن داشتیم ولی نشد..نمیشه پیش بینی کرد پارسای من..ولی عیب نداره چی کار کنیم دیگه..نشد..ایشالا دوستا ما رو ببخشن..خاله ساناز که یکی از همکلاسی هامون بود امروز اس ام اس داد که منتظرمون بوده ولی..خاله ببشیــــــــــــــــــــــــــد..