13 به در 1393
سلاااااااااااااام ملوس مامان ایشالا ک همیشه شادو ناناسو خوب باشی مامانم..اومدم تا برات از 13 ب در سال 1393 مون بگم ک خیلی هم خوش گذشت.پارسال کوچولو بودی و فقط 2 ماهو نیمت بود فکر کنم ولی امسال ماشالا مردی شدی عسلی شدی..ساعت یک دیروز چهارشنبه رفتیم خونه ی مامانم و ناهارو اونجا خوردیم خاله مبنا و شوهرش هم اومده بودن تا همگی با هم بریم بیرون.هر سال با هم میریم چون خیلی خوش میگذره.ناهارو خوردیم و شما کمی بازی کردی و خوابوندمت تا بیرون که میریم سر حال باشی ساعت بود که همگی بلند شدیم و رفتیم چیتگر کلی هم وسیله برده بودیم..یه کم هم هوا سرد بود.پتو اینا هم برده بودم برات.مجهز رفته بودیم.خلاصه تا ساعت 8 اونجا بودیم هوا دیگه داشت تاریک میشد..کلی عکس انداختیم و خوراکی خوردیم و چای و ..... خیلی خوب بود بعد جوع و جور کردیم رفتیم کوهسار..اونجا هم عالی بود خیلی شلوغ نبود و عکس انداختیم..ولی تو خوابیدی و تو رو گذاشته بودمت توی ماشین پتو هم کشیده بودم روت و لالا بودی..اونجا آش میفروختن.آش خوردیم دوغ و رشته..خیلی عالی بود..کمی بعد برگشتیم خونه ی مامانم استراحت کردیم..خاله مینا و شوهرش رفتن.ما هم اومدیم خونه..خلاصه 13 به در خوبیییییییییی بود..سبزه هامون رو هم بردیم و اونجا انداختیم..دوستت دارم تا عمر دارم..